به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، آب، سد، سرزمین‌های پَست و مردم 4 کلیدواژه داستان پتروس فداکار هستند و هرگاه صحبت از آب و زمین‌های پست می‌شود، ذهن‌ها ناخوداگاه به سمت فداکاری پتروس می‌رود، هرچند پتروس زاده ذهن خلاق «مری میپس داج، نویسنده آمریکایی» در داستان «هانس بریکنر» است اما این بار پتروس در همین حوالی خودمان زاده شده است.
دیپلمه است و 31 سال سن دارد و پس از مرگ پدر در کنار مادر و خواهر خود زندگی میکند. هرچند 6 برادر و 3 خواهر او ازدواج کرده‌اند اما پتروس خوزستانی هنوز موفق به ازدواج نشده و چند سال پیش پول ازدواجش را خرج دوا و دکتر مادرش کرد. او 6 سالی است که در دهیاری قلعه چنعان به‌عنوان کارگر خدماتی مشغول به کار است.
بارش روزهای گذشته سبب آبگرفتگی معابر شده بود و آب باران و فاضلاب به خانه‌های مردم راه پیدا کرده بود. مردم رنج زیادی متحمل شده بودند و واقعاً وضعیت ناراحت کننده‌ای پیش آمده بود. این‌ها را طارق زرگانی می‌گوید، کسی که در فاضلاب شیرجه رفته بود تا با باز کردن راه آب به آبگرفتگی خیابان‌ها پایان دهد.
باید می‌رفتم
او ادامه می‌دهد: وضعیت بحرانی شده بود و هرکاری کردیم نتوانستیم راه آب را باز کنیم، باید یک نفر به داخل آب می‌رفت و زباله‌هایی که مانع عبور آب می‌شد را خارج کند و به غیر از آن درِ منهول را بردارد تا آب باران با شدت بیشتری تخلیه شود. لباسم را درآوردم و در آب شیرجه رفتم و خدا را شکر که توانستم کاری کنم که آبگرفتگی در خیابان 4 شرقی زود به پایان برسد.
اینکه من داخل این آب‌ها رفتم مهم نبود مهم این است که خیلی‌ها چشمشان الان باز شد و وضعیت مردم قلعه چنعان را دیدند. طارق می‌گوید: هرچند ممکن است من به خاطر ورود به این آب و فاضلاب بیمار شوم اما واقعاً دیدن زندگی مردمی که غرق در آب و فاضلاب بود برایم ناراحت کننده بود و رنج مردم از بیماری من سنگین‌تر است.
گفتند پاداشت محفوظ
این کارگر خدماتی دهیاری قلعه چنعان بیان میکند: از دهیاری و شورا با من تماس گرفتند و گفتند برایت پاداشی در نظر می‌گیریم، دستشان درد نکند اما اگر کسی می‌تواند کاری کند ما را در صنایع فولاد استخدام کند تا کمی ما هم لذت زندگی را از صنایعی که دودش در چشممان می‌رود، ببریم.
طارق عنوان میکند: من نمی‌دانستم از ورود من به درون آب فیلم گرفتند ولی اگر شما با مسؤولی تماس گرفتید بگویید که فقط برای عکس یادگاری به من سر نزند.
قلعه چنعان روستایی با 3 هزار و 500 خانوار و جمعتی بالغ بر 15 هزار نفر است که در 12 کیلومتری اهواز و در امتداد خطوط نفت و شرکت فولاد خوزستان واقع شده و جزو توابع شهرستان کارون است؛ شهرستانی که قرار بود با جدا شدن از اهواز راه آبادی پیش بگیرد اما این روزها مردمش به جای شادی پس از بارش باران رخت عزا بر تن می‌کنند چرا که خانه و زندگی‌شان غرق در فاضلاب و آب‌های باران می‌شود.
گزارش از سید علیرضا شریفی و الهام صابری
انتهای پیام/
