- سیدعلیرضا شریفی
«من قیصر امینپور، متولد دوم اردیبهشت 1338 در گتوند هستم؛ جایی بین دزفول و شوشتر در استان خوزستان. نام پدرم مراد و مادرم فرنگیس است. پدرم کارمند آب و برق و مادرم خانه دار بود و من فرزند کوچک مادرم بودم.» قیصر خود را مانند شعرهایش ساده و روان معرفی میکند.
قیصر نه زبان صوری دارد، نه تخیل منوچهری و بیدل را، نه تفکر مولانا را و نه صنعتگری انوری و خاقانی را، ولی تنها کسی است که همه اینها را تا حدی قابل پذیرش در شعرش فراهم آورده و چنین است که شعرش، مقبولیتی ثابت و یکنواخت در همه زمانها و مکانها یافته است.
هوشیاری و دقت نظر امین پور از او شاعری مضمون یاب و نکته پرداز ساخته است. مضمون یابی و نکته پردازی او از نوعی نیست که وی را از واقعیت ها دور ساخته و نازک اندیشی های معما گونه را به ذهن و زبانش راه دهد به همین دلیل است که محمد کاظم کاظمینی از شاعران برجسته کشور درباره او میگوید: قیصر، مهارت خاصی در شکار لحظههای شاعرانه دارد و یک رخداد کوچک و یک چشمدید ناگهانی، میتواند برای این شاعر، انگیزه سرایش باشد. او نه از این اتفاقهای کوچک به راحتی میگذرد و نه آن مقدار حوصله میکند که اینها را به صورت مصالحی خام در ذهنش نگه دارد.
محمدعلی سپانلو از شاعران ایرانی خارج نشین، قیصر را شاعری حکومتی میداند اما باز هم معتقد است که او بین شاعران مورد حمایت حکومت بهترین بود. اما عبدالجبار کاکایی قیصر را شاعری صاحب سبک و دارای اندیشه سیاسی و اجتماعی میداند که تعلقات روح شاعرانهاش، او را از قلمروها جدا میکرد و مانند ابری آرام رها شده در هوای وجدان جمعی جامعه هر جا که اراده کند، میبارد و سخنش را در هر ظرفی که لازم میداند میریزد.
در داخل ایران اما با توجه به سابقه امین پور، قیصر را شاعری انقلابی و مردمی میدانند؛ شاعری که کتابهای علی شریعتی را میخواند و نوار سخنرانی فخرالدین حجازی را گوش میکرد و حتی با کسانی که در اشغال سفارت آمریکا در تهران نقش داشتند همراه میشد، به همین دلیل است که مقام معظم رهبری در پیام تسلیت این شاعر، قیصر و دوستانش را جزو رویشهای نخستین انقلاب اسلامی معرفی میکنند.
قیصر امین پور شعر سرایی را از دوران دبیرستان آغاز کرد و سید هبت الله کاظمینی معلم انشای او میگوید: سال 1355 قیصر از من اجازه خواست که شعری بخواند. شعر را که خواند، پرسیدم: این شعر از چه کسی بود؟ گفت: از خودم بود. با تعجب پرسیدم: واقعا از خودت بود؟ پاسخ داد: بله. شاید بتوانم با جرأت بگویم این اولین سروده جدی «قیصر» بود. همان لحظه در برابر تمام شاگردان کلاس او را تشویق کردم و گفتم هرچه میتوانی بیشتر مطالعه کن و شعر بنویس. از آن پس در تمام ساعتهایی که وارد کلاس میشدم نخست از «قیصر» میخواستم که: شعری از خودش بخواند.
تنفس صبح، در کوچه آفتاب ، مثل چشمه - مثل رود، ظهر روز دهم، آینههای ناگهان، گلها همه آفتاب گردانند، گزینه اشعار مروارید، بی بال پریدن، طوفان در پرانتز، به قول پرستو و سنت و نوآوری در شعر معاصر آثار قیصر امین پور در حوزه شعر هستند.
وی در ابتدا در رشته دامپزشکی تحصیل کرد اما در سال 58 از این رشته انصراف داد و به جمع دانشجویان علوم اجتماعی پیوست. قیصر امین پور مجدداً در سال 1363 تغییررشته داد و تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران دنبال کرد و در سال 1366 مدرک کارشناسی خود را دریافت کرد. وی در همان سال به ادامه تحصیل پرداخت و در سال 1369 مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را کسب کرد و در ادامه این راه در بهمن ماه سال 1376 با دریافت مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.
قیصر امین پور از زمرهِ شاعرانی بود که از همان آغاز فعالیت های حوزه هنری به جمع گروه شعر آنجا پیوست و عضو شورای شعر و ادبیات حوزه بود؛ قیصر از سال 67 تدریس در دانشگاه الزهرا و دانشگاه تهران را آغاز کرد و در سال 82 به عضویت فرهنگستان ادب و زبان فارسی درآمد.
قیصر امین پور پس از تصادفی در سال 1378 همواره از بیماری های مختلف رنج می برد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و در نهایت حدود ساعت 3 بامداد سه شنبه 8 آبان 1386 در بیمارستان دی تهران درگذشت و بنا بر وصیتش در زادگاهش گتوند به خاک سپرده شد.
من سالهای سال مُردمتا اینکه یک دم زندگی کردم
تو میتوانی
یک ذره
یک مثقال
مثل من بمیری؟
انتهای پیام/