سید علیرضا شریفی: با اعلام برنامه زمان بندی شده برای استعفای مسئولان دولتی جهت حضور در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی موج استعفاها در خوزستان آغاز شد و مسئولان برای حضور در صحن بهارستان ساختمان محل کارشان را رها می‌کردند. موجی که نشان از مصیبت جدید مردم خوزستان در مواجهه با مدیران انتخاباتی است.
نخستین موج استعفاها در استانداری خوزستان شکل گرفت و 3 نفر از مسئولان استانداری که شامل 2 مدیرکل و یک معاون استاندار بودند، برای ورود به انتخابات مجلس از سمت خود استعفا کردند.
علی عماد، محسن اورکی و الهه موالی زاده نخستین استعفادهندگان از سمت‌های دولتی برای حضور در انتخابات بودند؛ علی عماد قرار است از اهواز خود را کاندیدا کند و اورکی به دنبال نمایندگی مردم ایذه است که البته احتمال موفقیت هر دوی آنها برای ورود به مجلس به دلیل داشتن رقبای محبوب تر اندک به نظر می رسد.
الهه موالی زاده نیز پس از انجام محاسبات خود به این نتیجه رسید که پرداختن به مسائلی جز انتخابات برای وی مثمرثمرتر است و به همین دلیل از حضور در این کارزار منصرف شد تا به دیگر امور خود برسد.
از بین فرمانداران خوزستان فقط جهانبخش قلاوند، فرماندار ایذه بود که از سمت خود استعفا داد تا مانند ادوار گذشته در انتخابات مجلس شرکت کند؛ گرچه اسامی دیگری از فرمانداران برای استعفا رسانه‌ای شده بود اما هیجکدام از فرمانداران علاقه‌ای برای این حضور نداشتند.
سید خلف موسوی شهردار اهواز که شائبه حضورش در انتخابات مجلس از همان بدو ورودش به ساختمان شهرداری آغاز شده بود؛ در روزهای آخر از حضور در انتخابات منصرف شد اما بنا بر گفته برخی از کارشناسان احتمال حمایت وی در این انتخابات از کاندیدای دیگری وجود دارد و چه بسا سیدخلف در انتخابات آینده وارد این عرصه شود.
اما محمودرضا شیرازی ناکام‌ترین فرد قبل از انتخابات است؛ وی که متصدی شهرداری آبادان است نتوانست نظر اکثریت اعضای شورا را برای قبول استعفا متقاعد کند و در نهایت در حسرت ورود به انتخابات مجلس ماند.
عبدالله کعبی که چندوقتی قائم مقام سازمان منطقه آزاد اروند بود در همان موج نخستین استعفاها، استعفای خود را علنی کرد و برای حضور در مجلس آماده شد.
اما شورای شهر اهواز در سومین سال فعالیت خود با پدیده جدیدی از نوع نامزدی انتخابات مواجه شد؛ اگر هرکدام از شوراهای شهر اهواز در ادوار گذشته را مردم با نامی ویژه از نظر عملکرد می‌شناسند، شاید این دوره را مردم در آینده‌ای نزدیک به عنوان شورای انتخابات خواهند شناخت.
جمشید سلحشور برای نمایندگی مردم ایذه، هوشنگ شیرمردی برای حضور در حوزه انتخابیه آبادان، علی ناصری از حوزه انتخابیه دشت آزادگان می‌خواهند کاندیدا شوند و آذر زمانپور هم هنوز تصمیمش را نگرفته که از کدام حوزه وارد انتخابات شود اما عزمش را جزم کرده که فقط به مجلس برود حالا به نمایندگی از مردم کدام شهرستان هنوز نمی‌داند.
جمع دیگری از اساتید دانشگاه، روسای ادارات و حتی برخی از معاونان مسئولان کشوری نیز برای حضور در مجلس آماده شده‌اند و شاید حالا می‌توان راز درجا زدن خوزستان را یافت.
این آمار جزئی از افراد شناخته شده در سطح استان است که عزم خود را برای ورود به مجلس جزم کرده‌اند و هنوز هستند افرادی که دوست دارند وارد بهارستان شوند اما هنوز نمی‌دانند که می‌توانند رای مورد نیاز خود را کسب کنند یا خیر.
اما به هر حال می‌توان دریافت که وقتی مدیری پس از قبول مسئولیت به دنبال تن کردن ردای نمایندگی است چه میزان از ذهن مدیریتی‌اش معطوف به این موضوع و چه میزان معطوف به خدمت برای مردم است.
شاید بتوان راز برگشت بودجه و هزینه کردن غلط آن در امور غیر مربوطه را در پس این استعفاها پیدا کرد؛ موضوعی که برای مردم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
وقتی عملکرد نمایندگان مردم خوزستان در ادوار مختلف مجلس را بسنجیم و نگاهی به عملکرد مسئولان مستعفی در آستانه انتخابات ادوار مختلف بیاندازیم می‌توان دریافت که مصائب مردم خوزستان نه از مدیران بومی و غیر بومی بلکه از مناصب انتخاباتی است که منجر به تبلیغاتی کار کردن یک مدیر از روز نخست مدیریتش است.
انتهای پیام/
