- سیدعلیرضا شریفی
پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ سبب تقویت خودباوری در ایران شد و بعد از آن ایرانیان توانستند هویت واقعی خود یعنی مبارزه با استعمار را بیابند. اما متأسفانه همیشه هستند کسانی که این غرور ملی و این هویت شکل گرفته را دستاوردی غیر مفید میدانند و معتقدند که برای پیشرفت باید مطیع غرب بود و غربی شد.
جهان سومی یکی از واژههایی است که روشنفکرنماهای داخلی از آن برای تحقیر ملت خود در دورههای مختلف استفاده میکنند. این افراد معمولاً اقشاری هستند که برای رسیدن به پیشرفت حاضر نیستند به ظرفیتهای درونی تکیه کنند و چون مرعوب قدرتهای پوشالی هستند سعی دارند که با تحیقیر و تغییر نگرش جوانان هویت آنها را نابود و برای رسیدن به لذتهای مادی تسلیم غرب و شرق کنند.
اما واژه جهان سومی از چه زمانی در ادبیات سیاسی به کار گرفته شد؛ اصطلاح «جهان سوم» در دهههای ۱۹۹۰و۱۹۶۰ یعنی در اوج جنگ سرد، به منظور طبقه بندی آن دسته از کشورهای جهان که از دو بلوک سیاسی، نظامی و اقتصادی آن زمان (بلوک شرق و غرب) خارج بودند، به کار برده شد. بیشتر این کشورها پیشینه استعمار زدگی داشتند و از استعمار نفرت دارند.
در چند سال اخیر برخی از اساتید دانشگاه، ایران را جهان سومی قلمداد میکنند و سعی بر تلقین این حقارت به دانشجویان و جامعه هستند. جالب است معمولاً این اساتید جهان سومی بودن ایران را ضعف در نیروی انسانی میدانند. ضعفی که عامل اصلی آن کتب درسی و دانشگاهی برگرفته از دانشمندان غربی است.
این موضوع یکی از مبتدیات نفوذ است به همین دلیل مقام معظم رهبری نفوذ فرهنگی و سیاسی را از نفوذ اقتصادی و امنیتی خطرناکتر میدانند.
چندی پیش یکی از اساتید علم سیاست در دانشگاههای خوزستان که نخواست نامش در این خبر منتشر شود، به خبرنگار رهیاب گفت: ما برای جهانی شدن و ارتباط با غرب باید تعریف جدیدی از استقلال داشته باشیم. این استاد دانشگاه در قیاسی مع الفارق میگوید: دلیل پیروزی انقلاب اسلامی به روز کردن مفاهیم اسلامی به زبان روز بود و به همین دلیل ما باید در حال حاضر تعریف جدیدی از استقلال برای مردم و جوانان تبیین کنیم.
به گزارش رهیاب، اگر
چه وقتی سخن از استقلال به میان میآید ذهن شنونده پیش از هر چیز، به سراغ مفهوم بینیازی
اقتصادی میرود اما گسترة مفهوم استقلال موضوعات دیگری نظیر استقلال هویتی- فرهنگی،
سیاسی و نظامی را نیز شامل میشود که اگر به میزان استقلال اقتصادی مهم و اثرگذار نباشند
از آن فاصلة بسیاری هم ندارند.
منشأ اکثر بدبختی ملتها وابستگی فکری به خارج است
امام خمینی (ره) از آغاز مبارزات بر این حقیقت پای میفشردند که از خودبیگانگی و مرعوب شدن در برابر تبلیغات پر طمطراق بیگانگان سبب نفی هویت جمعی میشود و مرعوب شدن در برابر فرهنگ وارداتی زمینه فقدان استقلال در موضوعات دیگر را نیز شامل میشود.
از دیدگاه ایشان بزرگترین مؤلفهای که میتواند جامعهای بزرگ از انسانها را با هویتی واحد گرد هم آورد و تمایزات موهوم میان آنان را شکسته و نابود سازد، مؤلفة باور و اعتقادات دینی است. تعالیم اسلامی از سویی مرزهای مختلف سیاسی، نژادی و زبانی را در مینوردد و از آنها فراتر میرود و از سوی دیگر، افزون بر اتصال به وحی الهی دارای تاریخی روشن و پر افتخار است که توجه به آن میتواند هویت فردی و جمعی جوامع مسلمان را به بهترین شکل تأمین و تعریف کند.
امام راحل میفرمایند: «هیچ ملتى نمیتواند استقلال پیدا بکند الّا اینکه خودش، خودش را بفهمد. مادامى که ملتها خودشان را گم کردند و دیگران را به جاى خودشان نشاندند، استقلال نمیتوانند پیدا کنند. کمال تأسف است که کشور ما که حقوق اسلامى و قضاى اسلامى و فرهنگ اسلامى دارد، این فرهنگ را، این حقوق را نادیده گرفته است و دنبال غرب رفته است. همچو غرب در نظر یک قشرى از این ملت جلوه کرده است که گمان مىکنند غیر از غرب هیچ خبرى در هیچ جا نیست. و این وابستگى فکرى، وابستگى عقلى، وابستگى مغزى به خارج، منشأ اکثر بدبختیهاى ملتهاست و ملت ماست».
این تعریف امام خمینی (ره) از استقلال سبب افزایش خودباوری ملت ایران شد. خود باوری که توانست ملت ایران را در برابر دشمنان در دوران سخت جنگ تحمیلی، فتنه ۷۸، فتنه ۸۸، در طول مبارزه با قدرتهای غرب و شرق و جنگ فرهنگی پیروز کند.
امروز غرب به این
نتیجه رسیده که راه ضربه زدن به ایران از راه نظامی ممکن نیست و با خودباوری که ملت
ایران پیدا کرده ضربه زدن به آن از راه سخت غیر ممکن است برای همین هدف امروز آنها
جنگ نرم و ضربه زدن به باورها و اعتقادات مردم است.
غرب به دنبال ملت سازی در جوامع است
سردار حسین سلامی جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به نقش تعیین کننده افکار عمومی در ایران اسلامی میگوید: اندیشههای مردم کشور ما با الهام گرفتن از اندیشههای امام خامنهای ساختار پیدا میکند. بدون شک شیطان بزرگ بعد از برجام که احتمالا به یک توافق دو جانبه منجر شود به دنبال ایجاد فاصله بین افکار عمومی و ولی فقیه است.
وی عنوان میکند: با این کار آنها به دنبال مدیریت تفکر ما هستند تا حافظه تاریخی ملت ایران نسبت به آمریکای جنایت کار را تغییر و یک چهره بزک کرده و شیک از خود به جای بگذارند.
سردار سلامی تصریح میکند: آمریکاییها میخواهند ما مصیبتها و واقعیتهای تلخ حضورشان در ایران را فراموش کنیم تا الگوی دوست و دشمن در ملت ایران تغییر پیدا کند.
وی میافزاید: تلاشها برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی و نخبگان ما در حال انجام است که ما همه دشمنیهای امریکا از سال ۱۳۳۲ تا کنون را فراموش کنیم و گمان کنیم آمریکا آن قدر هم که فکر میکنیم شیطان نیست.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عنوان میکند: آمریکا از کوتای ۲۸ مرداد تاکنون به صورت مستقیم و غیر مستقیم در همه صحنههای اقتصادی، علمی، سیاسی، فناوری، فرهنگ، جنگ و عملیاتهای روانی بر علیه ما بوده و وقتی دیدند که در مقابل ما موفق نشدند میخواهند با تغییر قیافه وارد سرنوشت کشورمان شوند.
وی تاکید کرد: باید مراقب باشیم شیطان بودن آمریکا واقعیتی است که مقام معظم رهبری به آن هشدار دادند. این هشدار نشان از شناخت عمیق نسبت به واقعیتهای فکری دشمن دارد.
سردار سلامی ادامه میدهد: مقام معظم رهبری تاریخ مداخلات آمریکا را مطالعه کرده و در ۴ دهه گذشته به صورت مستقیم با چهره شیطان بزرگ که سرشار از دشمنی متنوع است شناخت دارد.
وی میافزاید: امام خامنهای خنثی سازی توطئههای آمریکا را بر عهده داشته و شناخت دقیقی از واقعیت پنهان سیمای دشمن خود دارند. برای همین در زمانی که دشمن میخواهد چهره تقابلی خود را به یک چهره تعاملی تغییر دهد متوجه میشوند.
وی میگوید: اکنون وقت این است که ما فریب تغییر ظاهر دشمن را نخوریم و بدانیم همه مصیبتهای امروز جهان اسلام ناشی از سیاستهای شیطان بزرگ برای حفظ منفعت و امنیت رژیم صهیونیستی است.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران تصریح میکند: امریکاییها به دنبال ارتباط و تعامل اقتصادی با ما برای تاثیر گذاری بر ملت هستند آنها میخواهند به مراکز آکادمیک و دانشگاهی ما نزدیک شوند.
وی میافزاید: آمریکاییها معتقدند در انگلیس، آلمان و حتی ژاپن ملت سازی کردند و با همین استراتژی توانستند به فرهنگ، اقتصاد و سیاست این کشورهای پیشرفته نفوذ کنند.
وی میگوید: آنها میخواهند ذهنیت سیاستمداران و نخبگان ما را تغییر دهند و اعتماد سازی کنند در صورتی که آنها به ما بیاعتمادند. ما واقعا به آنها بیاعتمادیم و باید بدانیم این اتفاقات در راه است باید برنامه ریزی کنیم و مراقب باشیم.
به گزارش رهیاب، ضعف ذاتى انسان، خودفراموشى و خدافراموشى، گروه هم سالان، والدین، تصمیم سازان، گروه هاى الگو، فردگرایى، سکولاریسم و تساهل از عوامل مهم در پدیدآمدن بحران در هویت اجتماعی میشود که استقلال انسان را از بین میبرد و او را وابسته میکند. بحران هویت یک واقعیت ملموس و مشکل واقعى برخی از افراد جامعه است که منجر به صدمه دیدن کشور به دلیل به هم خوردگی روابط اجتماعی، یأس، ناامیدی و جهت دهی غلط میشود به همین دلیل باید متولیان امر در سیستم آموزشی خود اصلاحاتی را انجام دهند و از به کار گرفتن افراد غرب زده در مراکز آموزشی پرهیز کنند تا بتوان از نفوذ فرهنگی دشمن جلوگیری کرد.
بنا بر گفته کارشناسان دشمن برای ملت سازی و تغییر الگوی دوست و دشمن در ایران میخواهد نفوذ کند و بهترین راه برای جلوگیری از این نفوذ تقویت هویت اجتماعی و خودباوری در بین ملت و به ویژه جوانان است.
انتهای پیام/