- سیدعلیرضا شریفی
آیت الله شفیعی: سپهبد جعفری گفته بود میخواهد محمدرضاشاه را در خوزستان مستقر کند و خوزستان را از ایران جدا کند، ظاهرا برنامه وی این بود که شاه را برگرداند و وی را درخوزستان بر تخت بنشاند و حکومت جدایی تشکیل دهد.
آیت الله سیدعلی شفیعی یکی از علمای مبارز دوران انقلاب اسلامی و نماینده فعلی مردم خوزستان در مجلس خبرگان است.وی علاوه بر مجاهدتهای بسیار در دوره مبارزات انقلابی در کنار علمای دیگر خوزستان مانند آیت الله موسوی جزایری، با ارتباط گسترده با مردم و به ویژه جوانان پس از انقلاب نیز به عنوان راهنما و پشتیبان جوانان انقلابی و بود و فرزند طلبه خود سیدمرتضی شفیعی را نیز تقدیم اسلام عزیز کرد.
منزل آیت الله شفیعی بنا بر نقل انقلابیون، در زمان مبارزات انقلابی مرکز رفت و آمد جوانان انقلابی و شاخصی مانند شهید سیدحسین علم الهدی بود که در جلسات گوناگون و برنامه ریزی مبارزاتی در آن انجام میشد.
در آستانه یوم الله 22بهمن فرصتی پیش آمد تا در دفتر ساده و صمیمی آیت الله شفیعی در طبقه فوقانی مسجد شفیعی اهواز از ایشان سوالاتی درباره ناگفتهها و یا کمتر گفته گفتههای انقلاب اسلامی در خوزستان و اهواز بپرسیم.
آیت الله شفیعی البته در ابتدای سخن و پیش از شروع مصاحبه توصیههایی درباره کار رسانهای و انتقاداتی از این فضا در برخی رسانهها مطرح کرد که برای ما قابل استفاده بود.
دیالکتیک: با تشکر از حضرتعالی به دلیل اختصاص این فرصت برای آغاز گفتوگو میخواهیم کمی از فضای استان خوزستان به ویژه اهواز به در روزهای پایانی منتهی به انقلاب برایمان بفرمائید.
آیتالله شفیعی: دهه مبارک فجر تاریخ خود را دارد اما این تاریخ جدا از حوادث قبل از آن نیست و برای بررسی آن باید رخدادهای قبل از این تاریخ واکاوی شود که این کار طولانی و زمانبر است اما میتوان به صورت اختصار درباره آن حرف زد.
در زمان ورود امام خمینی (ره) به میهن ما در اهواز حاضر بودیم که در آن زمان دو جلسه جامعه روحانیت برای بررسی مسائل روز، تصمیم گیریها و اجرای تصمیمات وجود داشت بود و جلساتی نیز بود که روحانیون و جوانان با همدیگر داشتند. در یکی از این جلسات نیز شهید سیدحسین علم الهدی در آن حاضر بود و درباره مسائل روز و چگونگی اجرای آنها تصمیمات مهمی گرفته میشد.
زمانی که مقرر شد امام خمینی (ره) به میهن بازگردند در خانه ما جلسه جامعه روحانیت را برای تصمیم گیری درباره استقبال از امام تشکیل دادیم و به این نتیجه رسیدیم که چون سن برخی از آقایان بالا است و ممکن بود در فرودگاه نتوانند احساس راحتی کنند، پس از استقرار امام خمینی (ره) در مدرسه علوی خدمت ایشان برسیم.
پس از بازگشت امام خمینی (ره) به کشور در 12 بهمن ماه هماهنگی برای دیدار ایشان انجام و مقرر شد در تاریخ 16 بهمن 57 به محضر امام خمینی(ره) برسیم و ما نیز به همراه برخی علمای خوزستان با 5 ماشین سواری به سوی تهران حرکت کردیم.
ساعت ملاقات ما با امام خمینی (ره) ساعت 7بعدازظهر تعیین شده بود و ما زمانی به مدرسه علوی رسیدیم که همان موقع دولت موقت تشکیل شده بود و مسئولان آن روز مشغول مصاحبه و ... بودند و به همین دلیل امام خمینی(ره) وقت ملاقات را ساعت 7 صبح 17 بهمن ماه یعنی روز بعد تعیین کردند.
مردم بسیاری از نقاط کشور در آن روزها در تهران تجمع کرده بودند و یک شور و نشاط خاصی در اطراف محل استقرار امام وجودداشت. شب قبل از دیدار با امام خمینی (ره) در محل اسکانی که بودیم در یک جلسه مشورتی به دوستان گفتم امام خمینی(ره) امروز با آقای خمینی 15 سال پیش فرق میکند مشغلهها و دغدغههای ایشان بسیار متفاوت و گسترده است و دیدار ما باید خارج از حالت طلبگی و بحث باشد، یک سخنگو تعیین کنیم تا یک نفر به نمایندگی از جمع صحبت کند و همچنین نباید دیدار ما با امام طول بکشد.
در آن جلسه من به عنوان سخنگو در محضر امام معرفی شدم و به همین دلیل در نزد امام خمینی (ره) صحبت کردم. امام خمینی (ره) در آن دیدار نکاتی درباره وحدت، اتحاد و همدلی بین مردم گفتند و بر آنها تأکید کردند.
دیالکتیک: آن روزها و پس ز دیدار شما با امام راحل اوضاع اهواز چگونه بود؟
آیت الله شفیعی: در آن زمان جوانان خوزستانی هم ساکت ننشسته بودند و مراکز طاغوتی در خوزستان را مورد حمله قرار می دادند و برخی از افراد طاغوت را زیر نظر میگرفتند. شرایط رو به وخامت میرفت تا اینکه مردم اهواز مجسمه شاه را به پائین کشیدند و طبیعی بود که عوامل رژیم شاه با مردم برخورد فیزیکی داشته باشد.
فکر کنم 21 بهمن ماه بود که شرایط بدی پیش آمد و عوامل رژیم شاه به بیمارستان جندی شاپور «بیمارستان نمره یک امام خمینی (ره) فعلی» حمله کردند و این سبب شد که به همراه جمعی از روحانیون اهواز تصمیم به ملاقات با پزشکان و پرسنل بیمارستان و دلجویی از آنان گرفتیم.
یکی از کسانی که در جمع بود به سپهبد جعفری، فرماندار نظامی خوزستان و فرمانده ارتش در جنوب بحث دیدار با پرسنل بیمارستان را اطلاع داده بود و سپهبد جعفری گفته بود که من با «محمدرضا شاه» تماس داشتهام و نباید به دیدار پرسنل بیمارستان بروید چرا که آنها کمونیست هستند؛ سپهبد جعفری کسی بود که میخواست شاه را برگرداند و ضمن جدا کردن خوزستان وی را حاکم استان خوزستان کند.
در آن جمع به آقایان گفتم که این آقا میخواهد در میان ما ایجاد رعب کند و ما به دیدار پرستل بیمارستان میرویم. از منزل آقای انصاری به سمت بیمارستان حرکت کردیم ولی اوضاع در آنجا خیلی بد بود و بوی گاز اشک آور در بیمارستان پیچیده بود به همین دلیل در یک سالن دیگر با پرسنل و پزشکان بیمارستان دیدار کردیم و آیت الله جزایری برای آنها سخنرانی کرد.
روز بعد از این دیدار هم که پیروزی انقلاب بود و اعلام سقوط حکومت شاه، آشوب و دلهره را به اوج خود رسانده بود. در آن زمان فرمان تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر شکستن حکومت نظامی و حضور در خیابانها توطئهها را خنثی کرد و این آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بود.
دیالکتیک: فرمودید عوامل رژیم پهلوی به بیمارستان جندی شاپور اهواز حمله کردند، علت این حمله آنهم به بیمارستان چه بود؟
آیت الله شفیعی: پرسنل بیمارستان و پزشکان دستورات عوامل رژیم شاه را انجام نداده بودند و در حقیقت هم صدا با مردم شدند که این کار سبب خشمگین شدن عوامل رژیم پهلوی شده بود.
دیالکتیک: اشاره کردید که سپهبد جعفری قصد داشت شاه را به خوزستان بیاورد و در اینجا یک حکومت مستقل ایجاد کند، داستان این موضوع چه بود؟
آیت الله شفیعی: سپهبد جعفری در گفتوگو با یکی از اشخاص اعلام کرده بود که میخواهد محمدرضا شاه را در خوزستان مستقر کند و خوزستان را از ایران جدا کند، ظاهرا برنامه وی این بود که شاه را برگرداند و وی را درخوزستان بر تخت بنشاند و حکومت جدایی تشکیل دهد.
وی گفته بود من از شیخ خزعل کمتر نیستم و البته آدمی بود که این کارها از او بر میآمد.
آن شخص در حادثه سقوط بالگرد در اطراف شهرستان هفتگل به هلاکت رسید.
بعدها که حکومت پهلوی سقوط کرد اسنادی پیدا شد که سپهبد جعفری در مکاتباتی گفته بود میتوان در خوزستان یک عده از روحانیون را اعدام و بخش دیگری را با پست و مقام ساکت کند و یک عده هم که بیطرف بودند هم بیطرف بمانند تا بتواند شاه را در خوزستان مستقر کند.
دیالکتیک: در جلسات و برنامههایی که در دوره مبارزات انقلاب با جوانان داشتید چه مباحثی مطرح میشد؟
آیت الله شفیعی: جوانان در آن زمان مانند دیگر اقشار حضور پرشوری داشتند ولی علاوه بر حضور خط دهی میکردند و در راهپیماییها، پخش اعلامیهها و حضور در جلسات مختلف از ویژگیهای جوانان آن زمان بود.
جلسات نیز بیشتر برای همین مسائل و اعلامیههای امام و موضوعات انقلابی بود.
دیالکتیک: با توجه به نقش آن روز، در شرایط فعلی جوانان چه نقشی دارند؟
آیت الله شفیعی: دو عامل خیلی مهم است که باید تذکر داد، نخست بصیرت و آگاهی از روح مسائل است تا انسان فریب نخورد و از روح مسائل با خبر باشد که حق را به جای باطل به اشتباه نگیرد و دوم ولایت پذیری؛ خط ولایت امروز شاخص است و مردم باید توجه داشته باشند که حضور در خط ولایت سبب پیروزی میشود.
شیخ الازهر در دیداری که اخیرا با برخی از دوستان ایرانی ما داشته گفته بود عامل شکست و مشکل امروز ما در مصر نبود ولی فقیه است.
دیالکتیک: برخی افراد به بعضی مشکلات اقتصادی و معیشتی اشاره میکنند و نسبت به انقلاب شبهاتی را وارد میکنند نظرتان در این باره چیست؟
آیت الله شفیعی: در گذشته که رژیم پهلوی حاکم بود یکی سری رفاهیاتی مبتنی بر باطل در میان مردم وجود داشت و این ویژگی دولتهای وابسته به غرب و حکومتهای غربی است.
در واقع غربیها هر کجا که معنویات حاکم باشد به دنبال فاسد کردن آن اجتماع هستند. امروز یک سری مشکلات در کشور وجود دارد اما معنویت بر کشور حاکم است.
جامعهای که میخواهد به تعالی برسد باید یک مقدار سختیهایی را تحمل کند و باید با صبوری از آنها گذشت چرا که این تحریمها به پایان میرسد.
انتهای پیام/